عنوان کتاب
جادوی نادیده: رمزگشایی از قدرتی که همیشه درونت بود
مقدمه
گاهی وقت ها زندگی در سکوتی عجیب فرو می رود. سکوتی که در ظاهر آرام است اما در درون، غوغایی بی صدا جریان دارد. شاید برای تو هم پیش آمده باشد که در میان شلوغی روزمره، ناگهان مکث کنی و از خودت بپرسی: چرا حس می کنم چیزی در زندگی ام گم شده است؟ چرا با وجود تلاش های فراوان، هنوز آن احساس رضایت عمیق را در قلبم نمی یابم؟ این سوالات بی آنکه مستقیم پرسیده شوند، در پس زمینه ذهن تو نجوا می کنند.
این کتاب، سفری است به درون رمز و رازهای نادیده. سفری که در آن خواهی فهمید که چرا بسیاری از انسان ها با وجود داشتن امکانات، باز هم احساس تهی بودن می کنند. در این مسیر یاد خواهی گرفت که چرا بعضی افراد در برابر مشکلات خرد می شوند، در حالی که برخی دیگر، در دل همان طوفان ها رشد می کنند و می شکفند. تو کشف خواهی کرد که چگونه با تغییر زاویه نگاه خود، می توانی از دل سخت ترین لحظات، نوری تازه بجویی و آینده ای را بسازی که اکنون حتی تصور آن نیز تو را به هیجان می آورد.
در این کتاب، پرده از رازهایی برداشته می شود که سال ها در ذهن ها مخفی مانده اند. رازهایی درباره قدرت تمرکز، هنر انتخاب های درست، رهایی از اسارت افکار منفی، و تولدی دوباره درون خود. تو یاد خواهی گرفت چگونه با بیدار کردن نیروهای خاموش درونت، دیوارهای محدودیت را فرو بریزی و زندگی ای خلق کنی که هر لحظه آن پر از معنا، امید و قدرت باشد.
این کتاب کم کم درهای ناشناخته ای را به رویت باز می کند، درهایی که هر کدام تو را یک قدم به سوی قدرتی عظیم تر در وجودت هدایت می کنند. قدم به قدم خواهی فهمید که چگونه ذهن خود را از بند ترس ها رها کنی، چگونه از گذشته عبور کنی، چگونه امروزت را بسازی و فردایی درخشان تر از هر آنچه تاکنون تصور کرده ای را بیافرینی.
در این سفر پر رمز و راز، پاسخ پرسش هایی را خواهی یافت که شاید سال ها در جستجوی آن بوده ای، بی آنکه بدانی. پاسخ هایی که آرام آرام در قلبت جوانه می زنند و در نهایت، تو را به قدرتی بی پایان متصل می کنند.
اکنون، وقت آن رسیده است که از خواب غفلت برخیزی، طلسم های ذهنی را در هم بشکنی، و مسیر تازه ای را آغاز کنی. مسیری که در انتهای آن، با چشمانی روشن و قلبی سرشار از امید، به زندگی سلام خواهی کرد.
این کتاب، نوشته شده است تا تو را بیدار کند. بیداری شیرین از خوابی عمیق. اگر آماده ای که نیروی عظیم درونت را کشف کنی و زندگی ای بسازی که دیگران فقط رویای آن را می بینند، این کتاب تو را فرا می خواند.
فصل های پیش رو، کلیدهایی طلایی در دستانت خواهند بود. آیا آماده ای این دروازه های رمزآلود را بگشایی و آینده خود را دگرگون سازی؟
فصل اول:
“آیا ذهن من واقعاً میتواند زندگی مرا تغییر دهد؟”
آرام و عمیق نفس بکش. لحظه ای چشمان خود را ببند و اجازه بده افکارت آرام بگیرند. در این لحظه خاص، در این فضای بیزمان، میخواهم تو را به دنیایی دعوت کنم که در آن هر آنچه باور کنی، می توانی زندگی کنی. هر آنچه ببینی، می توانی لمس کنی. هر آنچه احساس کنی، می توانی به حقیقت بدل سازی. آیا تاکنون فکر کرده ای ذهن تو چیزی بسیار بیشتر از یک دستگاه فکر کردن ساده است؟ ذهن تو یک کارخانه است. کارخانه ای که بیوقفه، شب و روز، در حال ساختن واقعیت زندگی توست.
ذهن تو تنها به تحلیل گذشته یا پیشبینی آینده نمی پردازد، بلکه هر لحظه که می اندیشی، هر لحظه که تصویری را در خیالت می سازی، هر لحظه که احساسی را در قلبت پرورش می دهی، بذر آینده ات را در دل کائنات می کاری. بله، همین حالا. حتی در همین لحظه که این کلمات را می خوانی، جهان تو در حال تغییر است، زیرا ذهن تو در حال پردازش، در حال شکل دادن به نسخه ای تازه از زندگی توست.
علم نیز این حقیقت را تایید کرده است. اجازه بده با هم سفری کوتاه به دنیای تحقیقات نوروساینس داشته باشیم. آیا می دانی که مغز انسان به گونه ای طراحی شده است که تفاوتی بین تجربه واقعی و تصور ذهنی قائل نمی شود؟ دانشمندان با استفاده از دستگاه های fMRI نشان داده اند که وقتی فردی فقط تصور می کند در حال نواختن پیانو است، دقیقاً همان بخشهایی از مغز فعال می شود که هنگام نواختن واقعی پیانو فعال می شوند. یعنی برای مغز تو، تصویر ذهنی همان قدرت را دارد که واقعیت خارجی. این یعنی تو با ذهن خود می توانی مغز خود را برنامه ریزی کنی. می توانی مسیر عصبی جدید بسازی. می توانی نسخه ای تازه از خودت و زندگی ات خلق کنی.
و آیا از اثر دارونما شنیده ای؟ اثر دارونما داستانی حقیقی و شگفت انگیز درباره قدرت باور است. هزاران بار آزمایش شده است. فردی که باور دارد قرصی که می خورد درمانگر است، حتی اگر آن قرص فقط یک کپسول خالی یا یک تکه شکر باشد، بدنش شروع به واکنشهای درمانی واقعی می کند. چگونه ممکن است؟ تنها به یک دلیل: ذهن او باور کرده است. ذهن او بدن را فرمان داده است. ذهن او واقعیت را خلق کرده است.
و این دقیقا همان چیزی است که قانون جذب نیز درباره اش سخن می گوید. زمانی که تو به گونه ای عمیق باور می کنی که چیزی امکان پذیر است، زمانی که آن را با احساسات خود، با تجسمهای زنده و واقعی در ذهن خود می پرورانی، کائنات شروع به همسویی می کند. فرصتها، ایدهها، افراد و اتفاقات هماهنگ با آن تصویر ذهنی وارد زندگی تو می شوند. نه به این دلیل که جادویی اتفاق افتاده، بلکه به این دلیل که ذهن تو فرکانس واقعیت ات را تغییر داده است.
ذهن تو یک آهنرباست. هر فکری که بار احساسی داشته باشد، مغناطیس خاص خود را می سازد. تو هر روز، هر ساعت، در حال ارسال فرکانس به جهان هستی هستی. اگر باور کنی که موفق خواهی شد، اگر تصویر ذهنی شفافی از موفقیت در ذهن خود نگه داری، اگر احساس کنی که در مسیر موفقیت هستی، تمام انرژیهای جهان برای محقق ساختن آن بسیج خواهند شد.
اما اگر شک کنی، اگر ترس به دل راه بدهی، اگر خود را در تصاویر شکست غرق کنی، به همان نسبت، مغز تو، بدن تو، انرژی تو، و در نهایت دنیای بیرونی تو بر مبنای آن شک و ترس شکل خواهد گرفت.
همین حالا، در اعماق ناخودآگاه تو، تصویری از زندگی آینده ات وجود دارد. تصویری که به صورت ناخودآگاه، با باورها، احساسات، و حرفهایی که هر روز به خود می زنی ساخته شده است. این تصویر یا تو را به سوی موفقیت هدایت می کند یا تو را به سوی شکست می کشاند. و تو می توانی همین حالا تصمیم بگیری که این تصویر را تغییر بدهی. با آگاهی. با انتخاب افکار قدرتمند. با ساختن احساساتی تازه. با دیدن زندگی از زاویه ای تازه.
ذهن تو قدرتی بیکران دارد. تو می توانی احساس شادی را حتی در دل تاریکی بیافرینی. تو می توانی احساس قدرت را حتی در میانه سختیها تجربه کنی. تو می توانی دنیایی تازه را، بدون نیاز به تغییر چیزی در بیرون، درون خود بیافرینی و شاهد باشی که چگونه بیرونت نیز به تبع آن دگرگون می شود.
تو همین حالا در حال آفرینش هستی. همین حالا که این کلمات را می خوانی، در گوشه ای از کائنات، یک ذره انرژی با فکر تو ارتعاش می کند. یک موج جدید ساخته می شود. یک واقعیت تازه رقم می خورد. آیا می خواهی این آفرینش آگاهانه باشد یا ناآگاهانه؟
به خودت اجازه بده که از امروز، از همین لحظه، فرمانروای ذهن خود باشی. انتخاب کن که چه چیزی را باور می کنی. انتخاب کن که چه تصویری را در ذهن می سازی. انتخاب کن که چه احساسی را در قلبت می پرورانی. و بدان که هر انتخاب تو، نه فقط آینده ات را، بلکه لحظه اکنونت را نیز متحول می کند.
نفس عمیقی بکش. با هر دم، قدرت باور را به درون بکش. با هر بازدم، شک ها و تردیدها را بیرون بده. خودت را ببین که همین حالا، در حال متولد شدن به نسخه ای نو، درخشان و قدرتمند هستی. ذهن تو نه تنها می تواند زندگی ات را تغییر دهد، بلکه همین حالا نیز در حال انجام آن است.
بیدار شو. به یاد بیاور که خالق زندگی خود تو هستی. تو، و فقط تو.
فصل دوم:
“چگونه کلمات من، دنیای بیرونم را شکل می دهند؟”
آرام و عمیق نفس بکش. بگذار هر واژه ای که از اینجا به بعد وارد ذهنت می شود، مثل بذرهای نوری باشند که در زمین حاصلخیز ضمیرت کاشته می شوند. لحظه ای چشم هایت را ببند و خودت را تصور کن که در دنیایی زندگی می کنی که هر کلمه ای که بر زبان می آوری، در همان لحظه، تصویری واقعی در جهان بیرونت خلق می کند. بله، درست همان گونه که هستی. زیرا کلمات تو فقط وسیله ای برای ارتباط با دیگران نیستند. کلمات تو ابزار خلق هستند. کلمات تو جادویی زنده اند که برنامه ذهن ناخودآگاهت را می نویسند و از دل این برنامه، واقعیت زندگی تو متولد می شود.
هر بار که حرفی می زنی، هر بار که واژه ای را بر زبان می آوری، درست مانند این است که فرمانی به ذهن ناخودآگاهت صادر کرده باشی. ناخودآگاهت بدون چون و چرا، بدون شک، بدون تحلیل، آن فرمان را دریافت می کند و با دقت و تعهدی بی پایان، شروع به تحقق بخشیدن به آن فرمان در دنیای بیرون می کند. اگر بگویی که خوش شانس نیستی، ذهن تو به دنبال راه هایی می گردد تا این جمله را در دنیای واقعی اثبات کند. اگر بگویی که من توانمند هستم، ذهن تو به جستجوی فرصت هایی می رود که این قدرت را برایت آشکار سازد. تو همان چیزی می شوی که بارها و بارها درباره خودت می گویی.
آیا این حقیقت را با تمام وجود درک کرده ای؟ کلماتی که درباره خودت به زبان می آوری، همان بذرهایی هستند که آینده ات را می سازند. اگر مدام بگویی من خسته هستم، من نمی توانم، من شکست می خورم، ذهن تو این دستورات را جدی می گیرد. ناخودآگاه تو شروع به تنظیم انرژی، رفتار، تصمیمات و حتی سلامت جسمانی ات بر اساس این فرامین می کند. جسم تو پژمرده می شود. روحت بی انگیزه می شود. تصمیماتت ضعیف می شود. زیرا فرمان کلماتت این گونه بوده است.
اما اگر از امروز، همین حالا، تصمیم بگیری که با کلماتت آگاهانه سخن بگویی، اگر هر کلمه را چون دانه ای مقدس بدانی و تنها واژه هایی را انتخاب کنی که قدرت، امید، عشق و موفقیت را به تو هدیه می دهند، همه چیز تغییر خواهد کرد. کلمات مثبت، همچون کدهای برنامه نویسی، ضمیر ناخودآگاهت را به گونه ای برنامه ریزی می کنند که به جای ترس، شجاعت، به جای ضعف، قدرت، و به جای شکست، پیروزی را در زندگی ات فعال کنند.
آیا تا به حال دقت کرده ای که وقتی کسی درباره تو حرف مثبتی می زند، چگونه احساس نیرو، اشتیاق و اعتماد به نفس در وجودت جاری می شود؟ و آیا دیده ای که چگونه کلمات منفی، حتی اگر دروغ باشند، می توانند روزت را خراب کنند، انرژی ات را کاهش دهند و ذهنت را تاریک کنند؟ این به خاطر آن است که ضمیر ناخودآگاه مرز بین واقعیت و خیال را نمی شناسد. آنچه می شنود، همان را می پذیرد. و همان را عملی می کند.
بنابراین، هر کلمه ای که درباره خودت، درباره دیگران، درباره زندگی، درباره آینده بر زبان می آوری، یا نردبانی است که تو را به آسمان می برد، یا زنجیری است که تو را به زمین میخکوب می کند. انتخاب با توست. در هر لحظه، در هر جمله.
کلماتی که به خودت می گویی، مهم ترین گفتگوهای زندگی ات هستند. این گفتگوهای درونی هستند که باورهایت را شکل می دهند. و باورهایت هستند که رفتارهایت را خلق می کنند. و رفتارهایت هستند که سرنوشتت را می سازند. پس آگاه باش. هوشیار باش. هر کلمه، هر واژه، هر جمله، یا تو را نجات می دهد یا تو را زندانی می کند.
بیایید این حقیقت را با یک مثال روشن کنیم. فرض کن هر روز با خودت بگویی که من فردی موفق هستم. حتی اگر در ابتدا این جمله را باور نکنی، تکرار مداوم آن، ذهن تو را برنامه ریزی می کند. به تدریج، تو شروع به دیدن فرصت ها می کنی. شروع به اقداماتی می کنی که با موفقیت همسو هستند. دیدگاهت تغییر می کند. جهان بیرونی ات تغییر می کند. زیرا ناخودآگاهت فرمان موفقیت را دریافت کرده و حالا همه چیز را برای تحقق آن بسیج کرده است.
و حال تصور کن که روزی صد بار بگویی من بدشانسم. من بی عرضه ام. من هیچ کاری از دستم بر نمی آید. ذهن تو این جملات را به عنوان فرمانهایی قطعی می پذیرد. جهان بیرونی ات پر از موانع، شکست ها و ناامیدی ها می شود. نه به این دلیل که دنیا علیه توست، بلکه به این دلیل که برنامه ذهنی تو این گونه نوشته شده است.
اکنون این قدرت در دست توست. تو می توانی زبانت را چون شمشیری از نور به کار بگیری. تو می توانی با هر کلمه، پلهایی به سوی موفقیت، سلامتی، عشق و شادی بسازی. تو می توانی با کلماتت، زندگانی تازه ای بیافرینی. دنیایی که در آن هر واژه، هر جمله، تجلی آرزوهایت باشد.
نفس عمیقی بکش. با خودت عهد ببند که از این پس، هرگز کلمه ای علیه خودت به زبان نیاوری. هرگز خودت را با واژه هایی چون نمی توانم، نشدنی است، بیچاره ام، بدبختم خطاب نکنی. از این پس، زبانت را به ابزاری برای ساختن آینده ای درخشان بدل کن.
در برابر وسوسه های منفی سخن گفتن مقاومت کن. حتی اگر شرایط دشوار بود، حتی اگر اطرافیانت منفی بودند، حتی اگر درونت فریاد ناامیدی سر می داد، تو انتخاب کن که سخنانت بوی امید بدهد، بوی قدرت بدهد، بوی عشق بدهد.
به یاد داشته باش که تو هر بار که حرفی می زنی، بذر می کاری. این بذرها دیر یا زود به بار می نشینند. انتخاب کن که چه باغی در زندگی ات بسازی. باغی از خوشبختی، یا صحرایی از ناامیدی. انتخاب کلمات، انتخاب سرنوشت است.
و اکنون، این لحظه، لحظه انتخاب توست. نفس بکش. لبخند بزن. با خودت بگو: من قدرتمندم. من خلاقم. من لایق بهترین ها هستم. من در مسیر موفقیت هستم. من نور را انتخاب می کنم. من عشق را انتخاب می کنم. من زندگی را انتخاب می کنم.
همین حالا، همین جا، برنامه جدیدی در ضمیر ناخودآگاهت نوشته شد. برنامه ای که تو را به سوی بهترین نسخه از خودت هدایت خواهد کرد. زیرا کلمات تو جادو هستند. جادویی که تو را متحول می کنند.
فصل سوم:
چرا بعضی چیزها سریع اتفاق می افتند و بعضی هرگز نمی افتند؟
وقتی تو خواسته ای داری، یک موج ارتعاشی از ذهن و احساس تو به جهان ارسال می شود. این موج، پیام تو به کائنات است. اگر این موج صاف، یکدست، هماهنگ و بدون آشفتگی باشد، تحقق خواسته سریع خواهد بود. اما اگر در این موج، شک باشد، ترس باشد، تردید باشد، ارتعاش تو شکسته و ناهماهنگ می شود.
ذهن تو همانند یک فرستنده و گیرنده بی نظیر عمل می کند. ارتعاشات ذهنی، احساسی و عملی تو باید در یک مسیر همراستا باشند. اگر تو خواسته ای داری ولی درون خود ترسی پنهان کرده ای، اگر آرزویی داری اما باور نداری که سزاوار آن هستی، تو در واقع دو پیام متناقض به جهان می فرستی. یک پیام درخواست است و پیام دیگر انکار. و جهان، همواره پاسخ پیام قوی تر را می دهد.
اگر ترس قوی تر باشد، واقعیت تو بر اساس ترس ساخته می شود. اگر باور قوی تر باشد، واقعیت تو بر اساس ایمان ساخته می شود. اکنون در همین لحظه احساس کن که چگونه درونت پر شده است از ارتعاشات در هم تنیده. به آرامی توجه خود را به این سؤال معطوف کن: آیا درون من، شک و ترس پنهانی وجود دارد؟ آیا احساس لیاقت، درون من پایدار است؟
تو باید با شفافیت کامل این موانع را شناسایی کنی. باید آن ها را ببینی. نه برای اینکه با آن ها بجنگی، بلکه برای اینکه آن ها را در آغوش بگیری، بفهمی و آرام آرام رها کنی. هر بار که شک را در درون خود شناسایی می کنی و با مهربانی به آن نگاه می کنی، یک گام به پاکسازی نزدیک تر می شوی. هر بار که به جای ترسیدن از ترس هایت، آن ها را می بینی و از آن ها نمی گریزی، تو به درون قدرت حقیقی خود باز می گردی.
جهان بیرون تو، بازتاب مستقیم جهان درون تو است. اگر درون تو تضاد باشد، بیرون تو هم تضاد خواهد داشت. اگر درون تو هماهنگی باشد، بیرون تو نیز هماهنگ خواهد شد. این یک قانون تغییرناپذیر است.
ذهن تو نیاز به تمرین دارد. تو باید بیاموزی که چگونه ارتعاش خود را آگاهانه انتخاب کنی. تو باید بیاموزی که چگونه به جای فکر کردن به نبود خواسته، به بودن خواسته فکر کنی. به جای تمرکز بر کمبود، بر فراوانی تمرکز کنی. به جای نگرانی، بر اطمینان تمرکز کنی. و هر بار که این انتخاب آگاهانه را انجام می دهی، ضمیر ناخودآگاه تو دوباره برنامه ریزی می شود. تو به مرور زمان از درون تغییر می کنی و چون درونت تغییر می کند، بیرونت نیز تغییر خواهد کرد.
اگر چیزی در زندگی تو دیر اتفاق می افتد، این نشانه این است که هنوز ارتعاش تو با خواسته ات هم ارتعاش نشده است. این نشانه این است که هنوز باورهایی داری که مانع هستند. این نشانه این است که بخشی از تو هنوز می ترسد یا شک دارد یا احساس لیاقت کامل ندارد. و این نشانه ها نعمت هستند. زیرا آن ها به تو مسیر کار روی خودت را نشان می دهند.
هرگاه تو این موانع درونی را شناسایی کنی، به جای سرزنش خود، به جای سرزنش جهان، به جای ناامیدی، با لبخند آرامی بگویی: حالا می دانم کجا باید توجه کنم، حالا می دانم کجا باید نور آگاهی بیفکنم، در آن لحظه تو به خلق آگاهانه زندگی خود نزدیک تر شده ای.
تو در آن لحظه معمار جدید سرنوشتت شده ای.
تو در آن لحظه به فرمانروای بی چون و چرای دنیای درونت تبدیل شده ای.
و زمانی که درون تو تغییر کند، همه چیز در بیرون به فرمان تو تغییر خواهد کرد.
فصل چهارم:
چگونه ذهنم را بازبرنامه ریزی کنم تا واقعیت بهتری بسازم؟
بسیار خوب، در این فصل قصد داریم به موضوعی بپردازیم که شاید برای بسیاری از افراد همچنان مرموز و ناشناخته باشد، ولی در واقع، یکی از بزرگترین قدرتهای انسان در دست خود او نهفته است. ذهن، این دستگاه بی نظیر، قادر است واقعیتی جدید بسازد. اما چگونه؟ چگونه میتوان ذهن را بازبرنامه ریزی کرد؟ چه چیزی باید تغییر کند تا زندگی ای متفاوت و موفق تر داشته باشیم؟ بله، پاسخ در همین سطرهای ساده نهفته است: با آگاهی از این قدرت و با استفاده از تکنیک های صحیح. در اینجا، ما به بررسی چند روش بسیار مؤثر برای بازسازی ذهن و تغییر واقعیت زندگی خواهیم پرداخت. تکنیک هایی که به صورت روزانه و مستمر میتوانی از آنها استفاده کنی و به سرعت در مسیر تحول قرار بگیری. با توجه به قدرتی که ذهن تو دارد، میتوانی جهان جدیدی از امکانات، فرصت ها و موفقیت ها بسازی. به یاد داشته باش، که ذهن مانند زمین زراعی است که میتوانی بذرهایی از باورهای جدید و سازنده در آن بکاری و آنها را در زندگی ات برداشت کنی. اما چگونه؟
تصویرسازی خلاق اولین گام برای بازسازی ذهن است. از آنجا که ذهن انسان به طور طبیعی تصاویر و نمادها را سریع تر از کلمات می پذیرد، این تکنیک به طرز شگفت انگیزی برای ایجاد تغییرات بزرگ مؤثر است. زمانی که درگیر چالش یا هدفی مشخص هستی، به جای تمرکز بر مشکلات و سختی ها، بر تصویر ذهنی واضحی از آنچه که می خواهی تمرکز کن. تصور کن که موفقیت هایت را در دست داری، تصور کن که به همه ی آرزوهای خود رسیده ای و در دنیایی ایده آل زندگی می کنی. به یاد داشته باش که ذهن تمایلی به تمیز دادن بین تخیل و واقعیت ندارد. هر تصویری که ذهن تو بسازد، به تدریج از طریق انرژی و ارتعاشات آن به واقعیت تبدیل میشود. در این فرایند، مهمترین چیزی که باید در نظر بگیری این است که احساسات و هیجاناتت را در تصویرسازی خود وارد کنی. زمانی که این تصویر را با احساسی قوی از شادی، آرامش و رضایت همراه می کنی، ارتعاشات مثبت ایجاد می شود که کائنات را به حرکت در می آورد.
این تصویرسازی می تواند ساده یا پیچیده باشد، اما مهم این است که احساس کنی که چیزی را که می خواهی، همین حالا در اختیار داری. آنچه که ذهن می بیند و احساس می کند، همان چیزی است که به زودی در دنیای بیرون ظاهر می شود. تو می توانی از تصویرسازی برای تغییر شغل، جذب ثروت، رسیدن به سلامتی، یا ایجاد روابط موفق استفاده کنی. تنها کافی است که به این تصاویر ایمان داشته باشی و به آنها با همه ی وجود خود باور داشته باشی.
تأییدیه های مثبت یا همان تأکیدات، یکی از دیگر تکنیکهای قدرتمند است. تو می توانی به صورت روزانه، جملات مثبت و تأکیدی بسازی و آنها را برای خود تکرار کنی. این جملات باید به گونه ای طراحی شوند که به طور مستقیم به ذهنت وارد شوند و برنامه ریزی جدیدی در آن انجام دهند. جملاتی مانند “من شایسته ی موفقیت هستم” یا “من به راحتی اهدافم را محقق می کنم” یا “هر روز بیشتر و بیشتر در مسیر رشد و پیشرفت قرار می گیرم” از جمله تأییدیه هایی هستند که می توانند ذهن تو را باز برنامه ریزی کنند. نکته ی مهم این است که این جملات باید همراه با احساسات مثبت و واقعی گفته شوند. زمانی که این جملات را با قلب و احساس عمیق باور می کنی، به تدریج در عمق ذهن ناخودآگاه تو جای می گیرند و کلمات تو واقعیت جدیدی می سازند.
گفت و گوهای درونی هدایت شده هم چنین ابزاری فوق العاده ای برای بازسازی ذهن است. ممکن است در طول روز با افکار منفی یا محدودکننده روبه رو شوی که تو را از مسیر اصلی ات منحرف می کند. در این مواقع، بهتر است از گفت و گوهای درونی مثبت و هدایت شده استفاده کنی. وقتی که ذهن تو به سمت افکار منفی حرکت می کند، به آرامی آنها را متوقف کن و به خود بگو: “من قادر به تغییر همه چیز هستم”، “هر روز در مسیر بهتری قرار می گیرم” یا “افکار من اکنون مثبت و سازنده اند”. وقتی به طور آگاهانه این گفت و گوها را هدایت می کنی، خود را از دام افکار محدودکننده بیرون می کشی و به تدریج ذهن خود را به سمت افکار جدید، مثبت و سازنده می بری.
طراحی آگاهانه کلمات روزانه، گام دیگری در مسیر بازسازی ذهن است. کلمات ما نه تنها ارتباطات را شکل می دهند، بلکه واقعیت ما را می سازند. هر جمله ای که در طول روز می گویی، انرژی خاصی به خود می گیرد و کائنات را به حرکت در می آورد. بنابراین، مهم است که در انتخاب کلمات خود دقت کنی. به جای اینکه بگویی “هیچ وقت نمیتوانم این کار را انجام دهم” بگو “من قادر به انجام هر کاری هستم”. به جای اینکه بگویی “هیچ وقت ثروتمند نمیشوم” بگو “ثروت به راحتی به زندگی من وارد میشود”. کلمات تأثیر شگرفی بر ذهن و واقعیت دارند. بنابراین، در هر لحظه با آگاهی و دقت کامل از کلمات خود استفاده کن. در آغاز هر روز، این کلمات را با خود تکرار کن و بگذار که این کلمات مانند منبعی از انرژی مثبت به سوی تمام روز حرکت کنند.
در نهایت، لازم است به یاد داشته باشی که این تغییرات نیاز به زمان دارند. هیچ کس نمی تواند تنها با یک بار تکرار تصویرسازی، تأییدیه یا گفت و گوی درونی به نتایج بزرگ برسد. اما در صورتی که این تکنیکها را به صورت منظم و با ایمان در زندگی خود به کار ببری، به زودی تغییرات شگرفی را در خود و در دنیای بیرون مشاهده خواهی کرد. ذهن تو با هر تکرار، با هر تصویرسازی، با هر جمله ی تأکیدی، به تدریج بازبرنامه ریزی می شود و واقعیت جدیدی می سازد. و زمانی که این تغییرات اتفاق افتاد، تو متوجه خواهی شد که دیگر نیازی به تلاش زیاد برای دستیابی به موفقیت و خوشبختی نخواهی داشت. چرا که واقعیت جدیدی که ساخته ای، به طور طبیعی به سوی تو خواهد آمد.
فصل پنجم:
“آیا می توانم کائنات را با خودم هم سو کنم؟ چگونه؟”
جهان هستی یک موجود زنده و در حال تغییر است. انرژیها در هر لحظه در حال حرکت هستند، در حال جریان یافتن، در حال تغییر و شکل گیری. این انرژیها به گونه ای هماهنگ و منظم با هم در ارتباطند و هم ارتعاشی می شوند. همان طور که می دانی، کائنات دقیقاً مشابه یک آینه عمل می کند. آینه ای که همیشه آن چه را که از درون خود به آن می فرستی، به تو باز می گرداند. پس در حقیقت، هر چیزی که به دنیا می فرستی، هر فکری که در ذهن خود می پرورانی، و هر احساسی که تجربه می کنی، دقیقاً همان ها به نوعی به زندگی تو برمی گردند.
بنابراین، اگر می خواهی کائنات را با خود هم سو کنی، باید به دقت توجه کنی که چه چیزی از درون خود به آن می فرستی. آیا افکار و احساسات تو با آن چه که می خواهی در زندگی ات مشاهده کنی، هماهنگ است؟ آیا ارتعاشاتی که از خود ارسال می کنی، مشابه ارتعاشات کائنات است؟ این همان چیزی است که می توان به آن “قانون هماهنگی” یا “قانون هم ارتعاشی” گفت. اگر می خواهی کائنات را به هم سو با خواسته های خود کنی، باید ابتدا خود را با آن هماهنگ کنی.
قدردانی اولین گامی است که می توانی برای هم سو کردن خود با کائنات برداری. وقتی که از قلب خود قدردانی می کنی، چه برای چیزهای کوچک و چه برای چیزهای بزرگ، ارتعاشی از شکرگزاری و پذیرش به جهان می فرستی. این ارتعاش به کائنات این پیام را می دهد که تو آماده ای برای دریافت بیشتر و بیشتر از این نعمتها. قدردانی یک نیروی قدرتمند است که ذهن تو را از نگرانیها و کمبودها دور می کند و به سمت فراوانی و شکوفایی هدایت می کند.
اما فقط قدردانی کافی نیست. برای هم سو شدن با کائنات، باید رهاسازی را نیز بیاموزی. رهاسازی چیزی است که به تو آزادی می بخشد. زمانی که تو به چیزی چسبیده ای و نمی توانی از آن رها شوی، انرژی ات در همان نقطه قفل می شود و به هیچ جا حرکت نمی کند. اگر می خواهی کائنات به سوی تو بیاید، باید از تمام نگرانیها، ترسها، و افکار منفی رها شوی. تنها زمانی که رها می کنی، می توانی انرژی های جدید را جذب کنی. به یاد داشته باش، کائنات همیشه در حال تغییر است و اگر تو آماده ای برای دریافت آن چه که به تو می دهد، باید ذهن خود را از هر گونه وسواس و نگرانی آزاد کنی.
اعتماد به کائنات و رهاکردن نتایج، یکی از کلیدهای اصلی برای هم سو کردن خود با جهان هستی است. وقتی به کائنات اعتماد داری و می پذیری که آن چه برای تو اتفاق می افتد، بهترین چیزی است که می تواند برای رشد و پیشرفت تو باشد، در حقیقت، درهای بی پایان به سوی تو باز می شوند. کائنات هر لحظه در حال حرکت است و آن چه که برای تو به ارمغان می آورد، از بهترین و مناسب ترین ارتعاشات برای رشد و تکامل توست. وقتی که از نتایج رها می شوی و به جهان اعتماد می کنی، قدرت جذب تو به طرز شگفت انگیزی افزایش می یابد.
حالا از خود بپرس: آیا آماده ای برای رها کردن نگرانیها، ترسها و وسواسهای خود؟ آیا آماده ای که قدردانی کنی و کائنات را به سوی خود جذب کنی؟ زمانی که به این سؤالات با تمام وجود پاسخ مثبت بدهی، کائنات به سرعت شروع به هم سو شدن با تو می کند و راه های جدیدی برای موفقیت، شادی و رفاه به روی تو باز می شود.
چنین قدرتی در درون توست و هیچ چیزی نمی تواند مانع آن شود. هر چیزی که لازم است برای هم سو شدن با کائنات، در اختیار تو قرار دارد و تو تنها کافی است آن چه که در درون خود داری را بپذیری و با کائنات هماهنگ شوی.
فصل ششم:
“چگونه در مسیر ساخت واقعیت دلخواهم ثابت قدم بمانم؟”
بسیاری از افراد وقتی که تصمیم می گیرند واقعیت جدیدی برای خود بسازند، در ابتدای مسیر با شور و هیجان بسیاری وارد این راه می شوند. اما همان طور که می دانی، مسیر دستیابی به اهداف و ساختن واقعیتی که در ذهن خود تصویر کرده ای، همواره با چالش ها و موانعی همراه است. ممکن است لحظاتی پیش بیاید که احساس کنی همه چیز از دست رفته است، که انگیزه ات کم شده است و نمی دانی چگونه باید ادامه دهی. در این لحظات است که مهم ترین عنصر برای موفقیت، یعنی “ثبات قدم”، اهمیت پیدا می کند. ثابت قدم بودن یعنی حتی وقتی که مشکلات پیش می آیند، وقتی که در مسیر با دردسر مواجه می شوی و وقتی که به نظر می رسد همه چیز بر علیه توست، همچنان ادامه دهی، همچنان در مسیر بمانی و ایمان داشته باشی که در نهایت موفق خواهی شد.
برای اینکه در مسیر ساخت واقعیت دلخواه خود ثابت قدم بمانی، نخستین گام این است که انگیزه ات را به طور مداوم تقویت کنی. انگیزهای که از درون تو می آید، از عمق وجود تو. این انگیزه زمانی ایجاد می شود که به وضوح بدانی چرا می خواهی به هدف خود برسی. وقتی که “چرای” خود را پیدا کنی، هیچ چیز نمی تواند در مسیرت مانع ایجاد کند. یادآوری مداوم این “چرا” به تو انرژی خواهد داد و تو را به حرکت وادار خواهد کرد. اگر در مسیر دچار رکود شدی و احساس کردی که از مسیر منحرف شده ای، به سادگی می توانی با یادآوری هدف بزرگتری که داری، دوباره خود را به مسیر بازگردانی.
برای حفظ انگیزه و ثابت قدم ماندن در مسیر، به یاد داشته باش که همیشه باید به درون خود نگاه کنی. انرژی مثبت در درون توست. تمام انرژی ای که نیاز داری تا از هر چالشی عبور کنی، در درون تو نهفته است. این انرژی وقتی آزاد می شود که به خودت باور داشته باشی، وقتی که به خودت اعتماد کنی. بسیاری از افراد از مشکلات می ترسند و هنگامی که با چالش ها روبه رو می شوند، قدرت خود را از دست می دهند. اما تو باید به یاد داشته باشی که هر چالشی که به سراغت می آید، فرصتی است برای رشد، فرصتی است برای نشان دادن قدرت درونی ات. اگر در مقابل مشکلات تسلیم شوی، انرژی ات تحلیل می رود. اما اگر به جای ترسیدن از مشکلات، آنها را به عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد ببینی، انرژی مثبت ات همچنان حفظ می شود.
در مسیر ساخت واقعیت دلخواه، لغزش ها و ناامیدی ها نیز بخشی از راه هستند. گاهی ممکن است به دلایلی که از کنترل تو خارج است، نتایج مورد نظر به سرعت به دست نیایند و ممکن است احساس کنی که همه چیز خراب شده است. در این لحظات، مهم ترین کار این است که اجازه ندهی احساسات منفی و ناامیدیها بر تو غلبه کنند. در عوض، باید یاد بگیری که از این لحظات به عنوان فرصتی برای تقویت درون ات استفاده کنی. هر لغزشی که در مسیر رخ می دهد، به تو درسی می دهد. هر شکست، راهی جدید برای رسیدن به هدف نشان می دهد. بنابراین باید بپذیری که شکست ها بخشی از فرایند موفقیت هستند و هر چیزی که در مسیر به نظر اشتباه می آید، در حقیقت چیزی است که باید از آن بیاموزی و از آن عبور کنی.
ناامیدی ها و رخدادهای پیش بینی نشده همواره در زندگی وجود دارند. هیچ کس از آنها مصون نیست. اما تفاوتی که افراد موفق با دیگران دارند این است که آنها این لحظات را فرصتی می بینند برای رشد. آنها می دانند که این اتفاقات به هیچ وجه پایان راه نیستند، بلکه تنها موانعی موقتی هستند که باید با شجاعت و اراده از آنها عبور کرد. اگر به مسیر خود ادامه دهی و از هر چالشی که به سراغت می آید چیزی بیاموزی، به زودی متوجه خواهی شد که دیگر هیچ چیزی نمی تواند تو را از هدف ات دور کند.
افرادی که واقعیت زندگی شان را ساخته اند، در برابر چالشها و سختی ها همچنان ثابت قدم ماندند. آنان هیچ گاه از تلاش دست نکشیدند. یکی از مثال های الهام بخش در این زمینه، افراد موفقی هستند که از هیچ به همه چیز رسیده اند. این افراد ممکن است ابتدا با مشکلات مالی، اجتماعی یا خانوادگی روبه رو شده باشند، اما با ثابت قدم ماندن و ادامه دادن به تلاشهای خود، توانستند به اهداف خود برسند. آنها هیچ وقت به خود اجازه ندادند که مشکلات، آنها را از مسیرشان منحرف کنند. بلکه برعکس، آنها از مشکلات به عنوان سکویی برای پیشرفت و رشد استفاده کردند.
در این مسیر، باید همیشه خود را با کسانی که الهام بخش هستند و به موفقیتهای بزرگ دست یافته اند، محاط کنی. این افراد می توانند به تو نشان دهند که چطور باید با مشکلات روبه رو شد، چطور باید از مشکلات عبور کرد و چطور باید هر روز یک قدم به سوی هدف بزرگتر برداشت. وقتی که به داستانهای زندگی این افراد گوش دهی و با داستانهای آنها آشنا شوی، متوجه خواهی شد که هیچ چیزی برای فردی که ایمان و اراده قوی دارد، غیرممکن نیست.
حفظ انگیزه، نگه داشتن انرژی مثبت و عبور از مشکلات، سه اصل کلیدی برای ثابت قدم ماندن در مسیر ساخت واقعیت دلخواه است. زمانی که این سه اصل را در زندگی خود بکار بگیری، در حقیقت، دروازه هایی از موفقیت، رفاه و خوشبختی به روی تو باز خواهد شد. پس هیچ وقت از خودت ناامید نشو، هیچ وقت از چالشها نترس، و همیشه به یاد داشته باش که تو قادر به ساختن واقعیتی هستی که در دل خود می خواهی.
فصل هفتم :
“چه آینده ای در انتظار کسی است که خالق زندگی اش میشود؟”
تصور کن که در درون تو نیرویی بی انتها و عظیم نهفته است. نیرویی که نه تنها قادر است زندگی ات را تغییر دهد، بلکه قادر است دنیای اطراف تو را، خانواده ات را، جامعه ات را و حتی جهان را دگرگون کند. آیا می دانی که تو هم اکنون به عنوان خالق زندگی ات می توانی مسیری نو بسازی، مسیری که پر از نور، انرژی و قدرت باشد؟ هنگامی که این را درک کنی، وقتی که این قدرت درونی را در خود احساس کنی، ناگهان متوجه می شوی که توانایی تغییر همه چیز را داری. تو می توانی نه تنها به خواسته های خود دست یابی، بلکه می توانی به اطرافیان ات نیز کمک کنی تا زندگی ای شادتر، موفق تر و سرشار از آرامش بسازند.
حس عظیم قدرت درونی که در دل تو نهفته است، به قدری قوی و تاثیرگذار است که هیچ چیز نمی تواند آن را متوقف کند. این قدرت می تواند از افکار، احساسات و اعمال تو نشأت گیرد. زمانی که تصمیم می گیری که خالق زندگی ات باشی، تمام شرایط و واقعیت ها شروع به تغییر می کنند. این قدرت نه تنها در انتخاب های روزانه ات، بلکه در نحوه ی دیدگاه ات نسبت به دنیا و آینده ات به وضوح نمایان می شود. هنگامی که احساس کنی که تو همانند یک هنرمند، رنگ ها و خطوط زندگی ات را با دقت و آگاهی ترسیم می کنی، آن وقت است که شروع به درک کردن این قدرت عظیم خواهی کرد. تو خالق زندگی خود هستی و وقتی این حقیقت را بپذیری، به ناگاه به تمامی توانایی های درونی ات دست خواهی یافت.
حس قدرت درونی به هیچ وجه محدود به خود تو نیست. زمانی که تو تصمیم می گیری که زندگی ات را به دست خود بسازی و مسئولیت های آن را به دوش بگیری، ناگهان می بینی که این قدرت به اطرافیان ات هم منتقل می شود. زندگی تو فقط زندگی تو نیست، بلکه از آنجا که تو به عنوان یک فرد آگاه و مسئول، به دنیای بیرون تاثیر می گذاری، زندگی اطرافیان ات را نیز تغییر خواهی داد. شاید در ابتدا این تاثیرات کوچک به نظر بیایند، اما وقتی که هر روز به قدرت درونی ات بیشتر پی می بری، می بینی که این تغییرات در دراز مدت به امواجی تبدیل می شوند که می توانند جهان را متحول کنند. همه چیز از خود شروع می شود. تو می توانی با قدرت ات نه تنها زندگی خود را، بلکه زندگی اطرافیان ات و حتی جامعه ات را به سوی یک آینده ی بهتر هدایت کنی. در واقع، تو آن کسی هستی که می توانی آینده ای جدید بسازی، نه تنها برای خود، بلکه برای همه کسانی که در اطراف تو هستند.
آیا تا به حال به این فکر کرده ای که چطور با تغییر دادن نگرش خود به زندگی ات، می توانی کل جهان را تغییر دهی؟ ممکن است این حرف برای تو عادی به نظر برسد، اما در حقیقت، قدرت های درونی تو به اندازه ای بزرگ و بی پایان هستند که هر عمل مثبت و هر انتخاب صحیح تو می تواند نتایج شگرفی به دنبال داشته باشد. وقتی که تو خالق زندگی ات می شوی، جهان به طور طبیعی به حمایت از تو می آید. هر انتخابی که با نیت خوب و آگاهانه می کنی، راه هایی را برای موفقیت و رضایت بیشتری در زندگی ات باز می کند. با پذیرش این قدرت درونی، تو نه تنها آینده ات را می سازی، بلکه این امکان را پیدا می کنی که در مسیر تحول و پیشرفت تمامی انسانها شریک شوی.
حالا که این درک عظیم را پیدا کرده ای، نوبت به آن می رسد که به یک قدم عملی و مؤثر فکر کنی. برای اینکه قدرت آفرینش خود را در هر لحظه و در هر شرایطی حفظ کنی، نیاز داری که یک روتین روزانه ساده و کوتاه برای خود بسازی که به طور مستمر تو را به یاد این قدرت عظیم درونی ات بیندازد. این روتین، در واقع به تو کمک خواهد کرد تا همواره به یاد داشته باشی که تو خالق زندگی ات هستی و می توانی هر چیزی را که بخواهی بسازی. به یاد داشته باش که تغییرات بزرگ از قدم های کوچک شروع می شوند. به همین دلیل، می توانی یک سری فعالیت های ساده، مانند نوشتن هدف های روزانه، انجام مدیتیشنهای کوتاه، تمرکز بر افکار مثبت، و حتی ابراز قدردانی از لحظات زندگی ات را در روتین روزانه ات قرار دهی. این فعالیتها نه تنها به تو کمک می کنند تا در هر لحظه از زندگی ات قدرت ات را به یاد بیاوری، بلکه به طور عملی تو را به سمت ساختن زندگی ای بهتر هدایت خواهند کرد.
این روتین کوتاه می تواند شامل تمریناتی باشد که به مرور زمان درون تو عمیقاً جا می افتند. می توانی هر روز به خود یادآوری کنی که تو خالق و سازنده ی واقعیت ات هستی. این یادآوری ها، مانند شعله ای هستند که همیشه روشن می ماند و هیچ وقت خاموش نمی شوند. زمانی که این روتین را به درستی و با ایمان کامل انجام دهی، به طور مداوم از قدرت درونی ات برای خلق دنیای دلخواه ات استفاده خواهی کرد.
حالا که درک کرده ای که تو می توانی خالق زندگی خود باشی، وقت آن است که این حقیقت را به زندگی ات وارد کنی و در هر لحظه از آن استفاده کنی. هیچ چیزی نمی تواند جلوی تو را بگیرد، زیرا تو همان گونه که بر افکار و احساسات خود تسلط داری، بر زندگی ات نیز تسلط خواهی داشت. آیندهای که در انتظار کسی است که خالق زندگی اش میشود، بی پایان است. تو در دستان خود قدرت ساختن هر آینده ای که می خواهی را داری.
خلاصه کتاب و نتیجهگیری نهایی:
در این کتاب، سفری آغاز شد که هر فصل آن گامی بود به سوی آگاهی، توانمندی و درک عمیق از قدرت درونی خود. از لحظه ای که به خود آموختی که قادر هستی واقعیت ات را بسازی، تا زمانی که با شجاعت پذیرفتی که تو خالق زندگی ات هستی، همواره با تکنیک های هیپنوتیزمی، مثبت و تمرینی به سمت حقیقتی بزرگتر حرکت کردی. این کتاب به تو یاد داد که چگونه می توانی افکار، باورها و احساسات ات را بازسازی کنی، چگونه ذهن ات را برای جذب کائنات همسو با خواسته هایت آماده کنی و چگونه در مسیر ساخت آینده ای بهتر ثابت قدم بمانی.
تکنیک هایی همچون تصویرسازی خلاق، تأییدیه های مثبت، گفت وگوهای درونی هدایت شده، و طراحی آگاهانه کلمات روزانه به تو این امکان را می دهند که تمام ذهن ات را برای دریافت و ساخت واقعیتی که شایسته ات است، آماده کنی.
در این مسیر، با قدرتهای درونی خود آشنا شدی. فهمیدی که هر یک از افکار و احساسات ات می توانند واقعیت های جدیدی را بسازند. با تغییر نگرش ات و رهایی از محدودیت ها و افکار منفی، در واقع توانستی دروازه های جدیدی به سوی موفقیت، شادی، و رشد باز کنی. یاد گرفتی که تمرکز بر راه حلها و نگه داشتن انرژی مثبت در برابر چالش ها، تو را از تردید و ابهام به سمت روشنایی و حقیقتی هدایت می کند که در درون تو نهفته است.
مهمتر از همه این بود که دریافتی هیچ چیز نمی تواند در برابر اراده و ایمان قوی ات ایستادگی کند. وقتی ایمان به خود پیدا می کنی و به قدرت درونی ات پی می بری، هیچ چیزی نمی تواند مانع حرکت ات شود. حتی در برابر سختیها و مشکلات زندگی، قادر خواهی بود به سوی اهداف ات با اعتماد به نفس و انگیزه بیشتر پیش بروی. این کتاب به تو یاد داد که چگونه به سرعت در ذهن ات تغییراتی عمیق ایجاد کنی که نه تنها دنیای درون ات، بلکه دنیای بیرون ات را نیز دگرگون کند.
نتیجه گیری نهایی این است که هر فرد می تواند آینده ای شگرف و باشکوه بسازد، تنها کافی است که خود را باور کند، ذهن اش را بازبرنامه ریزی کند و تصمیم بگیرد که خالق زندگی خود باشد. از این نقطه به بعد، هیچ محدودیتی برای تو وجود ندارد. تو توانایی این را داری که آینده ات را بسازی، درست همان طور که آرزو داری. فقط باید گام به گام پیش بروی و با ایمان و شور و هیجان به سوی آنچه که به دنبالش هستی حرکت کنی.
در این مسیر، یادآوری این نکته مهم است که موفقیت در لحظه ها و تصمیمات کوچک نهفته است. به هر قدم خود ارزش بده و از هر چالشی به عنوان یک فرصت برای رشد و پیشرفت استفاده کن. با این باور، می توانی نه تنها زندگی ات را تغییر دهی، بلکه می توانی دنیای اطراف ات را نیز به مکانی بهتر و شادتر تبدیل کنی. در نهایت، یادآوری این نکته که قدرت واقعی درون خود توست، مهمترین چیزی است که باید همیشه در خاطر داشته باشی.
تو خود خالق زندگی ات هستی، و اکنون می توانی با ایمان و قدرت به سوی یک آینده ی باشکوه و پر از موفقیت حرکت کنی.